از هر دری سخن

گشت زیبایت صفای دلم گردید زمانی که از خود و بودن خود رمیده بودم . اندیشدن به تو آرام می سازدم .

از هر دری سخن

گشت زیبایت صفای دلم گردید زمانی که از خود و بودن خود رمیده بودم . اندیشدن به تو آرام می سازدم .

تولد دختر دلبندم سارا

سارای من 

 

آن روز را که تو را به دنیا آوردم ،   

نمی دانستم دلیل بودنم برای لحظات نابود شده ام خواهی شد. 

 

بمان و زندگی را در دستان کوچکت حس کن... 

 

تمام لحظات عمرم نثارت تا  

 

نفس های پاکت بی تردید ترا به ابدیت بکشاند...  

گل زیبای زندگیم ، بیش تر از همه و همیشه دوستت دارم...  

 

  

 

پی نوشت : با عرض معذرت از دوستان گلم بخاطر حضور بسیار کمرنگم در نت . باور کنید فعلا حسش نیست .  

این یه پست هم اگه بخاطر سارا نبود عمرا اگه میزاشتم .  

امیدوارم که زودتر برگردم .