از هر دری سخن

گشت زیبایت صفای دلم گردید زمانی که از خود و بودن خود رمیده بودم . اندیشدن به تو آرام می سازدم .

از هر دری سخن

گشت زیبایت صفای دلم گردید زمانی که از خود و بودن خود رمیده بودم . اندیشدن به تو آرام می سازدم .

دوستان خوبم سلام .


من هستم ولی خسته ، دلگیر با آرزوهایی بر دل.

کمی مهلت می خوام . دوباره خودم رو گم کردم . بازم نمی دونم چی از زندگیم می خوام .

می دونم ولی دیگران فکر می کنن نمی دونم .

مجبورم چند صباحی رو برای دیگران با فکر اونها زندگی کنم . من فرصت می خوام .

باید تنها باشم شاید دوباره خودم رو پیدا کنم...


نظرات 3 + ارسال نظر
مسافر شنبه 8 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 04:01 ب.ظ

سلام دوست گرامی
شاید از معدود کسانی باشم که مفهمم چی میگی و امید که به خواسته خودت برسی
همیشه میگم به امید روزهای خوب برای آدمای خوب
اما صبوری کن , صبوری

سلام دوست خوبم .از اومدنت خوشحالم

ویس یکشنبه 16 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 04:24 ب.ظ

سلام. دوباره اومدم

سلام عزیزم.خوش اومدی.

کریم یکشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:19 ق.ظ http://moshaver8487.blogfa.com

سلام خوبید قبول باشه طاعات و عبادات شما دوست عزیز...کم پیدایی سربزن موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد