از هر دری سخن

گشت زیبایت صفای دلم گردید زمانی که از خود و بودن خود رمیده بودم . اندیشدن به تو آرام می سازدم .

از هر دری سخن

گشت زیبایت صفای دلم گردید زمانی که از خود و بودن خود رمیده بودم . اندیشدن به تو آرام می سازدم .

انا لله و انا الیه راجعون

 

 

 

 

پــــدر عزیزم :

بی تو این فاصله ها طاقت من را برده

ساعتم زنگ زده عقربه هایش مرده

کاش باور کنی از دوری تو دلتنگم

این  دل خسته ام از دوری تو پژمرده 

 

.......................................... 

 

دوستان عزیز  

متاسفانه پدرمهربانم در روز دهم آذر   

 

ندای حق را لبیک گفت و جان به جان 

 

 تسلیم آفرین گفت . 

 

 

از همه ی دوستان به خاطر کوتاهی در پاسخ به کامنت ها عذر خواهی می کنم .  

وقتی حالم بهتر شد حتما خواهم آمد ُ عکسی از پدر خواهم گذاشت  

و برایش خواهم نوشت ... 


نظرات 25 + ارسال نظر
حسین شنبه 19 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:04 ب.ظ http://gheychee.blogsky.com

تسلیت میگم
توو پست قبلی یه کامنت گذاشتم و گفتم که خیلی کم پیدایی ...
نگرانیم پس درس بوود
ایشالا باقی عمر شما باشه و جاشون اوون دنیا خووب باشه

ممنونم برادر

مهرداد یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:28 ق.ظ http://kahkashan51.blogsky.com

آن گل که بیشتر میدهد بر چمن نشاط
گلچین روزگار امانش نمی دهد...
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
سلام دوست عزیزم
تسلیت عرض میکنم، منوتوی غمت شریک بدون.
خدارحمت کنه پدر بزرگوارتون رو...

خیلی ممنون.

امید یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:12 ق.ظ http://garmak.blogsky.com/

بانو! تسلیت می گویم
انشاله غم اخرتان باشد

غم بی پدری را مثل من که ندارم درک میکنند

مرا شریک غم خود بدانید
خدا رحمتش کند

ممنون
خدا پدر شما رو هم بیامرزه .

الیاس یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 03:41 ب.ظ http://persianfreewe2.blogfa.com/

یادش گرامی
سرنوشت این همه بودن یک دم رفتن است...

ممنون .
بله . مرگ تلخ ترین واقعیت زندگیه .

کوروش یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:06 ب.ظ http://www.korosh7042.com/

دوستانمان را یک یک
بر شانه حمل می کنیم
جای انکه موی شانه کنیم

بگذار
نوبت من که شد
خود موی شانه می زنم
گرانترین عطر فرانسوی را
چون مولایم اخوان
تیغ را داد می زنم
نخراشی
به غفلت گونه ام را
نامردی نکنی

در دخمه ام
چاله ای و کمی اهک
اماده می کنم
به شیوه ی پیشنیان
مباد که گند بوئی
مشامی را بیازارد

بدرودی خواهم گفت
بر شانه هائی که
در زیر بار من
بده بستان دارند

درود بانوی مهر
جز ابراز همدرد چه می توانم گفت
کاش مارا بیش ازین بود
تا در مصائب یگدیگر بیشتر یار و غمخوار هم باشیم.
روحش شاد ،یادش گرامی
صبر قرین زندگی تان باد

ممنون از شعر زیبایتان

حمید دوشنبه 21 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:37 ق.ظ http://carpool5bar1

رها جان متاسفم

خداوند به شما صبر دهد

منو شریک غم خود بدوون

ارزوی مغفرت برای روح پدر بزرگوار شما وصبر عظیم برای خانواده محترم مخصوصا شما دارم

ممنونم از شما .

ستوده سه‌شنبه 22 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 03:52 ب.ظ

سلام مهستی جان .
تسلیت میگم انشالله که غم آخرتان باشد
خداوند به شما وخانواده تان صبری عنایت کند .
صبور باش عزیزم

ممنونم عزیزم .

خدا می داند اگر صبر بعد از مصیبت نبود چه بر سر بنده هایش می اومد .

سمیرا سه‌شنبه 22 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:37 ب.ظ http://seraphic.blogsky.com

مهستی عزیزم خیلی شوکه شدم از این خبر. درکت کنم و میدونی چی داری میکشی ...از دست دادن کسایی که دوسشون داریم علی الخصوص پدر و مادر بسیار سخت و دردناکه . از خداوند صبر برات خواستارم . تسلیت منو بپذیر دوست عزیزم .

ممنونم سمیرای عزیز.
گرچه پدر کسالت داشت اما در حد مرگ نه . باورش برای من هم سخت بود ...

یک پیر چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:53 ب.ظ http://arshadane.persianblog.ir

تسلیت میگم ...من غم عزیز از دست رفته رو چشیده ام...
فقط براتون ارزوی میکنم که با بقیه عزیزانتون همیشه به سلامت کنار هم باشید...

ممنونم دوست عزیز .
شما لطف دارید .

مسافر پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:15 ق.ظ http://doncorleone.blogsky.com

سرکار خانم ذاکر
مصیبت وارده رو صمیمانه و رسما تسلیت عرض میکنم و بقای عمر عزیزان رو از خداوند منان خواستارم
هیچ کس جای پرد رو علی الخصوص برای دختر پر نخواهد کرد ولی براتون دعا میکنم که صبور باشید و این رو بدونید هر چه زودتر حقیقت رو قبول کنید راحت ترید
من خودم به شخصه همیشه با پدرم درگیر بودم
حتی به رنگ جورابم گیر میداد و کلا نیم ساعت بیشتر نمیتونستیم پیش هم بمونیم
یادمه بعد از 3 سال از ترکیه برگشته بودم ، صبح ساعت 6 رسیدم خونه سر میز صبحانه شروع کرد که چی شد؟ رفتی پولاتو تو دیسکو ها خرج کردی و برگشتی؟ گفتم میزاری نیم ساعت بشه که اومدم یا بلند شم برم
بگذریم ، خیلی با هم درگیر بودیم و گاهی آرزوی مرگش رو میکردم که خدا یا یا من رو بکش یا این رو چون همیشه به پر و پای هم میپیچیدیم
ولی الان که 25 سالی میشه که از دست دادمش میفهمم که چقدر به وجودش نیاز دارم و با رفتنش خیلی دور و برمون خلوت شد
همه یه جورائی کنار کشیدن و با رفتنش شیرازه خونه هم از هم پاشید
شما ها باید مراقب مادرتون باشید و هوای ایشون رو داشته باشید که فعلا نگین اون خونه مادر هست و باید به بهترین شکل ممکن از ایشون محافظت کنید
عمر عزیزان پایدار و تاخیر بنده رو به خاطر تسلیت پذیرا باشید چون این چند وقته مشغله کاری و روزمرگی مجال سرزدن به دوستان رو از من گرفته بود
براتون شادی و صبوری آرزو میکنم
علی

ممنونم مسافر عزیز .

دارم سعی می کنم باور کنم ولی چون من از شهر خودم دورم
همیشه فکر می کنم اون زنده ست و دفعه بعد که میرم خونه ش
حتما خونه ست ...افسوس....

ویس شنبه 26 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:02 ق.ظ http://lahzehayenab.blogsky.com

خدایا چه سالی بود امسال؟چقدر متاسف شدم.برایت صبر آرزو دارم.می دانم که از دست دادن پدر و مادر خیلی سخت است.چند ماهی است که تجربه کردم.روز های دلتنگی.ولی در برابر مشیت خدا جز صبر کاری از ما بر نمی آید.این راهی است که همه می رویم.

یک کاروان ماند بشر، پویان قفای یکدگر

گیتی رباطی با دو در ، یک در عدم ، یک در فنا

روح پدر قرین رحمت حق باد، آمین

فرزاد شنبه 26 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 05:31 ب.ظ http://jalebtarinha.blogsky.com/

تسلیت میگم
غم آخرتون باشه
واقعا متاسف شدم
روحش شاد
یادش گرامی
و حضور معنویش همیشه سبز
ما رو هم تو غم خود شریک بدون

کریم دوشنبه 28 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:24 ب.ظ http://moshaver8990.blogfa.com

خدایا هر کس به یادم هست به یادش باش
اگر کنارم نیست کنارش باش
اگه تنهاست پناهش باش
اگر غم دارد غمخوارش باش

ستوده چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 05:22 ب.ظ http://saba055.blogsky.com/

سلام مهستی جان .
یلدایتن مبارک .
انشالله که همیشه شاد باشی مخصوصا بعد از این غم

حسین پنج‌شنبه 1 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:42 ب.ظ http://gheychee.blogsky.com

سلام مهستی عزیز
یلدات مبارک
ایشالا روح بابا شاد شاد باشه این شبها
دلمون تنگ شده
مواظب خودت باش
فعلا

علی محمد محمدی شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:45 ق.ظ http://ermes-3.blogsky.com/

سلام به رهای عزیز
از صمیم دل تسلیت میگم و براتون صبر و برای آن عزیز از دست رفته علو درجات رو خواهانم
من در سن خردسالی پدرم رو از دست دادم اما همچنانش در دل دارم
و هیچگاه فراموشش نمیکنم خصوصا وداع تلخش را !
این بیت را تقدیم پدر فقیدتت میکنم:

سفر بخیر گل من که می روی با باد
ز دیده می روی اما نمی روی از یاد !

روحش شاد و یادش گرامی !

قندک شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:13 ب.ظ http://ghandakmirza.blogfa.com

سلام و درود بر مهستی عزیز. از شنیدن این خبر بسیار متاسف شدم. غم از دست دادن پدر غم بزرگی است.خداوند انشاالله اورا قرین رحمت واسعه خود قرارداده و به شما و خانواده محترمتان صبر جمیل عنایت فرماید.بنده را هم در غم خود شریک بدانید.

کریم شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:07 ب.ظ http://moshaver8990.blogfa.com

سلام خوبین تسلیت میگم غم اخرتون باشه روحش شاد و یادش گرامی

حمید چهارشنبه 7 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:06 ب.ظ http://hamidhaghi.blogsky.com

خیلی متاسفم

اولین دیدار و یک خبر بد...خیلی خیلی متاسفم

از طریق یک مسافر عاشق پیدات کردم

اما وقت مناسبی نبود

حمید پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:23 ب.ظ http://hamidhaghi.blogsky.com

حمید پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:25 ب.ظ http://hamidhaghi.blogsky.com

خداوند پدر مهربان شما را قرین رحمت و غریق دریای مغفرت خود گرداند

حسین شنبه 10 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:11 ب.ظ http://gheychee.blogsky.com

سلام مهستی
چقدر اینجا دلگیر شده.........
کاش دوباره حالت مثه اوون روزایی بشه که روزی 2 پست مینوشتی
ما منتظرتیم خانووووووم

مسافر پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:39 ق.ظ http://doncorleone.blogsky.com

سرکار خانم ذاکر
اولا بابت اینکه دیر خدمت رسیدم بی نهایت عذر میخوام
مصیبت وارده رو صمیمانه تسلیت عرض میکنم و
امید که خداوند منان پذیرش شما رو برای قبول ضایعه وارده بیشتر بکنه
براتون از خدا صبوری آرزو میکنم
میدونم که خیلی سخته ، من هم پدرم رو تو سن 18.5 سالگی از دست دادم، زیاد با هم نمیساختیم و هر ساعت کل کل حتی به مدل مو هام و یا رنگ جورابم گیر میداد، همش با هم جنگ و جدل
ولی وقتی رفت ، دیدم خیلی از احترام ها رو با خودش برد و از طرف بعضی از نا مردها هم حتی ترور شخصیتی میشدیم ،
به هر هال
ما رو هم تو غم خودت شریک بدون عزیز
فقط یک چیز تو اینجور مواقع یادت باشه
ما محکومیم که زندگی کنیم پس سعی کن جاری باشی و از گوشه نشینی پرهیز کن
موفق باشی

"MojtabaMax" یکشنبه 18 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:14 ق.ظ http://nicemax.blogsky.com

سلام وای واقعا تسلیت میگم...نمیشه چیز دیگه ای گفت...پس فقط میتونم بگم:متاسفم...

مسافر دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:17 ق.ظ http://doncorleone.blogsky.com

سرکار خانم ذاکر
میدونم با مصیبت پیش اومده دل و دماغ خیلی از کارها رو دیگه ندارید ولی
عزیز
باید به زندگی برگردی و بگذاری زندگی روال عادی خودش رو پیش ببره
قبول حقیقت گاهی خیلی تلخه ولی بهتره بپذیریش و به دنیا برگردی
با گوشه نشینی چیزی عوض نمیشه ولی تو جمع اومدن حتی همین وبلاگت باعث میشه کمی سرگرم بشی و از سنگینی بارت کم بشه
برات صبوری آرزو میکنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد