نگاه کن
پنجره ای برای دیدن آورده ام
امروز مشق صبر می کنم
با ماه پشت ابر هم
می توان شب های تار را
روشن کرد
اگر به دنبال نور باشیم
چشمان پرسش خویش را
بسته نگه می دارم
فردا
بغل بغل تبسم نو
درو خواهیم کرد ...
سلام عزیزان .
به خاطر کسالتی که داشتم مدتی نتوانستم به موقع خدمت
شما دوستان خوبم برسم . عذر تقصیر می خواهم .
این شاخه گل هم تقدیم به همه ی شما خوبان .
آن روز که دلت در دل من بود گرو
دامنم سخت گرفتی که نرو
امروز که دل به دیگری باخته ای
کفش کج من راست نمودی که برو
شما به من بگین آخه چرا امروزه کسی واسه عشق و
دوست داشتن تره هم خرد نمی کنه؟
چرا اینقدر صداقت و وفا رو ارزون می فروشن ؟
چرا راحت از کنار دل و احساس رد می شن؟
لعنت به همه کسانی که به عشق و احساس
بها نمی دن ، لعنت به همه کسانی که بذرعشق
رو در دل کسی می کارن بعد یه روز
بدون اطلاع سرشونو میذارن پایین و....
به پا گر رود خاری آسان بر آرم
چه سازم به خاری که بر دل نشیند...
یک روز دیگه با صدای پرنده ای آغاز می شه
روزهای پاییزی
پاییز دلگیر همچون دل من
صدای طبیعت چقدر دلنوازه
و صدای دریا
آخ دریا
چقدر دلتنگم
هوا کمی سرد شده
در شهر همه چیز سر جاشه
فقط زمان به جلو میره
و این هوای کمی سرد
می تونه همه ی بدبینی ها را از بین ببره
هر کس هر چی می خواد بگه
من به حرمت حقیقت ایمان دارم
برام شایعه بسازید
به من انگ بزنید
من هیچی نمی شنوم
صدای زیباتری هست برای شنیدن
صدای باران
صدای موج دریا
و صدای مرغان دریا
آخ باران
آخ دریا
چقدر دلتنگم
آنقدر دلت پر شده از دیگران
که رفتنم راهیچ نشنیدی
در انتهای آرزوهایم
نشستی
امتداد نگاهم
به نگاه های بی اعتنای تو گره خورد
تلاشم برای زدودن خاطراتم
بیهوده بود
روزی که سرنوشتم
به نام زیبایت گشوده شد
کاش می دانستم
پایانی دارد به بلندای عمر...