در زیر باران عشق
پرنده ای
امید آواز بر شاخسار را
در ذهن خسته ی خود نقاشی می کرد
اما درخت
چترش را بسته بود
سیلاب خاطره
پرنده را برد
و لا به لای کتاب قصه ی کودکی
زندانی کرد
هیچکس
سرنوشتش را از او نپرسید
و کودک قصه خوان
از راز پرنده ی کتابش با خبر نبود
سلام...ممنونم که اینقدر به فکر منید...

حتما درسامو میخونم...
موفق باشید
خوشحالم کردی .
موفق باشی .
راستی قالب وبلاگتون خیلی قشنگه
ممنونم .
شما لطف دارین .
چکاوک و باد
چکاوک سخت می گرید
عنان ِخاطر ِ اندوهناکش را
به باد ِ حادثه پرداز
_ به این بد طینت ِ پر هیب ِ دست چالاک
_به این ناپاک
می گوید:
هلا ای دون صفت
بداخم ، بد کردار
ترا با یار ِ دیرین ِ من ِ آزرده ِ دل
تنها
چه خصمی بود؟
چه بودت کار؟
چه افسونی به کارت بود؟
چه معجونی به بارت بود؟
مگر آن رفته در رویا
شکارت بود؟
من و او
سالها با هم
قریب ِ یکدگر بودیم
تو غربت پی نهادی و
___مصیبت را نصیب ِ ما کردی.
تو اینک
آتاب هر صبوحی را
دریغ ِ ما کردی.
تو شبگیر ِ غزلخوانی
که ما
با جان
__عوض کردیم.
(که خورشیدش دل ِمجنون و لیلا بود)
بیفسردی.
به شب های سیاهت
آشنا کردی.
که نفرین ِابد بر تو
که نفرین ِ ابد بر تو
صدائی گنگ
از باد ِ خزان بر خاست.
به هیبت خواست
تا نقش سیه
بر تیره روز ِ مرغک ِ نالان کشاند
کشاند آنچه را خواهان آن بود.
ولی اودر دم ِ مرگش
سخنها گفت
__ز دل نالید.
که تا وقت ِ سفر
پیش ِ نگار ِ رفته در رویا
خبر از عاشق و عشقش رساند.
ولی باد ِ خزان هرگز نداند.
سلام .
ممنونم از لطفت
و فقط می تونم بگم مثل همیشه زیبا و با مفهوم .
متشکرم
آخی
دلمون به حال پرنده سوخت
یاد گنجشگک اشی مشی افتادم
ممنونم .
.
دلت برای خودتون بسوزه که قراره گوش مالی شی
ممنونم از اومدنت.
مهستی جان

اگه اوون کارو کنی من دیگه وبلاگت نمیام
آخه امنیت جانی ندارم
مهرم حلال
جوونم آزاد
والاااااااا
سلام .
مرد و اینقدر ترس؟؟؟؟؟
سلام
ما گوش مالی رو به جوون خریداریم
اما از اینجا نتونستیم دل بکنیم
باشه
ممنونم از لطفت
سلام




خوبین؟
خیلی قشنگ و غمین بود
اما اون گنجشکک که جان ندارد
با احساساتمان بخاطر گنجشکک نقاشی بی جان بازی شد
شوخیدم
قربانت
سلام .
بعضی وقت ها ما هم چون عروسکان در این صحنه ی زندگی می مونیم .
ممنونم از حضورت.
سر ارادت ما و آستان حضرت دوست
حال این پرنده را حس می کنم.نشستی جلوی چشمشونو ،نمی بیننت ،پر پر می زنی که حتی حدیث عشق بگویی ،گوش هایشان را می بندند و می مانی که چه تنها و غریبی در این خراب آباد.
هی خودم را غرق روزمرگی می کنم که صدای دلم را نشنوم ولی گوش فلک را کر می کند این فریاد و دریغ که نمی شنوند.
که هر چه بر سر ما می رود ارادت اوست
سلام .
چه زیبا گفتی .
مهم اینه که هنوز خودت صدای دلت رو می شنوی .
چون بعضی ها حتی در مقابل شنیدن حرف های خودشون کر می شوند .
ممنونم از حضورت .
درود
قالب جدید مبارک باشه
ممنون از شعر زیبا
و سپاس که به شنگ سر می زنید
سلام شنگ عزیز
خوشحالم از آمدنتان.
انجام وظیفه بود .
سلام مهستی عزیز.









صبحت به خیر
با این حرفی که زدی شرمنده ام کردی عزیز تو تاج سر مایی .
شاید تقصیر از منه که زیاد سخت میگیرم .
به قول این شعر سخت میگیرد جهان بر مردمان سخت گیر
البته من دیشب هم به همسرم گفتم این درد گردنم من را عصبی کرده وکج خلق باید اول فکری به حال این درد بکنم بعد میدونم بقیه چیزها خوب میشن .
الان من تو برنامه ام کلاس های ورزشی گذاشتم تا یه کم به خودم برسم واز این دپرسی دربیام .
مرسی که کنارم هستی دوست عزیزم
سلام .
خوشحالم که باورم کردی و همیشه می تونی رو کمک من حساب کنی .
موفق باشی
سلام
سبز باشی و سربلند.
سلام
ممنونم از حضورت سبزتان .
از پرنده بسیار نوشته اند
اما با قلمی که از درخت ساخته شده است
پس نمی شود قصه پرنده را باور کرد
بسیار بسیار زیبا نوشته اید
درود
سلام .
شما لطف دارین .
ممنونم که به من سر زدید .
سلام
مشکل از متن من بود
خیلی ها مشکل داشتن باش
شما ایکیوتان 20
سلام .
ممنونم .
امیدوارم کردین
پرنده که بالش می سوزه دل من به حالش می سوزه
سلام .
شما لطف دارید هم به حال پرنده و هم به بنده