لحظات سرد من
پرشده ازخاطرات ناب
خاطراتی آرام
سفید
و زیبا
شب است ومن
بستری از گل یاس می گسترانم
و پیراهنی از گلبرگ های شقایق بر تن
به دنبال لحظات می گردم
نفس هایم در سینه حبس می گردد
دیگر هیچ صدایی شنیده نمی شود
جز دویدن عقربه ها
از در چشم بر نمی دارم
سکوت مرگباری حکمفرماست
آفتاب سلام می کند
و پرنده عشق بازی اش را
با سر دادن ترانه آغاز می کند
در آیینه می نگرم
به او می گویم :
تنها ساعتی چند دیر کرده
می آید..........
و او بر دل ساده ام می خندد و می گوید:
او بر نمی گردد
او سال هاست که رفته ....
باز تا شبی دیگر و
بستری از گل یاسی دیگر
و ای کاش های دیگر...
باید آرام باشم....
ممنون از حضورتون...
؛تو
همیشه
یک جای دیگری؛
چه حیف که آدم ها لحظه ای که باید باشن جاشون خالیه...حیف...
پیروز باشی
و من هم ممنونم از آمدنت .
سلام مهستی عزیز و مهربان


ممنون بابت کامنت ارزشمندتون
منم باران رو دوست دارم و از قدم زدن زیر آن لذت میبرم به شرطی که بی چتر باشم
و از سرزمین سیاه و تاریک نوشتید
شاید حق با رضا صادقی ست که مشکی رنگ عشق ست
ولی جدا از شوخی :
معتقدم هیچ سرزمینی سیاه و کبود نیست تا وقتی که در آن نور خدا هست و باران اش می بارد با عشق
خود نمیدانم شما بگویید ، با توجه به آنچه گفتم ، سرزمین من سیاه و کبود ست یا ... ؟
امید آنکه خدایم را گم نکرده باشم
" دیگر هیچ صدایی شنیده نمی شود
جز دویدن عقربه ها "
پست بسیار ارزشمندتون رو خوندم بانووو
و حقیقتا قلم سبز شما رو تحسین می کنم
و یکباره دیگه میگم خدمتتون : از اشنایی با شما بی نهایت خوشحالم
سپاس بابت حضور و کامنت ارزشمندتون
یکتای عزیزم
ممنونم از لطفت . منم واقعا از نوشته هاتون به وجد میام .
چند تا از نوشته های دوستانم رو از ته دل دوست دارم که یکی از اون ها شمایید . بدون اغراق می گم قلمتون بسیار زیباست .
برای ی دوست دیگه هم نوشتم که دست خودم نیست . با خوندن و دیدن قطعات ادبی و شعر دست و پامو گم می کنم .
در مورد سیاهی هم نگران نباشید . منظورم زمینه ی وبتان بود که باران را در سیاهی نشون می داد . همین . از اینکه نگرانت کردم منو ببخش عزیزم .
بانوو از اینکه دل شکسته س ا ر ا ی منو خوندید و برام یادگاری نوشتید بی نهایت ممنونم

خوشحالم که به دل دریاییتون نشسته
دنیا دنیا سپاس از لطف و محبتتون
ممنونم عزیزم . باعث افتخار من بوده .
همه رفتگانی داریم که با امید به بازآمدنشان
روزگار میگذرانیم و نیامدنشان را باورمان نیست
چه در روزگارمان و چه در باورهامان . آنها هستند
و باهم میگذرانیم این روزها را . ممنون از یادآوریتان
ممنونم از شما .
حضور گرمت را سپاس می دارم .
در این سرای بیکسی کسی به در نمی زند


به دشت پرملال من پرنده پر نمی زند
چشم انتظار بودم تا بارقه ی آمدنش از مشرق این بی انتها
سرزند.
افسوس که آفتاب غروب کرد
و خبری از پرنده ی دل آشیان من نیامد
بسیار زیبا بود بانو
دست مریزاد
ممنونم از لطفت
شما اغراق می فرمایید . این ها فقط حرف دل بوده بدون آرایشی در کلام .
خوشحالم که خوشتان آمد .
سلام دوست عزیزم .
مرسی از نصیحتت دارم سعی میکنم آروم باشم هر چند سخته ولی سعی میکنم .
یک آدرسی برات میذارم برو انجا هر چی شکلک میخوای هست _skda1.loxblog.com
سلام عزیزم .
ممنونم . امیدوارم به حرف هام فکر کنی و خودتو اذیت نکنی .
ممنونم از آدرست .
ممکنه اون آدرسه غلط باشه چون من خودم تو کامپیوترم این سایت را ذخیره کردم وهمیشه از استفاده میکنم اما تو تو گوگل بنویس شکلک های مژی جون سایتش برات میاد بعد ازش استفاده کن
سلام
دیر یاد افتاد که عزیزم
سلام
با مطالب روانشناسی و سلسله مباحث روابط و مشکلات جنسی به روزیم لطفا نظرات و سوالات خودتون را بی تعصب مطرح نمایید
منتظر قدوم سبزتان هستم
ممنونم دوست عزیز .
آدرس اشتباست .
سلام خیلی قشنگ بود و حرف دل بود یاد دو سه بیت از سعدی افتادم.:
از در درآمدی و من از خود به در شدم
گویی کزین جان به جهان دگر شدم
گوشم به راه تا که خبر می دهد زدوست
صاحب خبر بیامد و من بی خبر شدم
گفتم ببینمش،مگرم درد اشتیاق
ساکن شود،بدیدم و مشتاق تر شدم
.
.
.
اورا خود التفات نبودی به صید من
من خویشتن ،اسیر کمند نظر شدم
ابیات وسط یادم نیومد معذرت می خوام.
سلام بر ویس عزیز.
خوابیم یا بیدار؟
از شما کلامی را می توان به کتابی تبدیل کرد . مهم نیست عزیزم .
بالاخره از کنج پستوهای هزار درد بیرون اومدی و رخ نمودی . خوش اومدی .
ممنونم از لطفت
سراب ،
امید تشنه گان بر بیلبورد کویر است !
با مشک به جنگ کویر برو !!
که بیلبورد رنگ آبی بیش نیست !!!
سلام
خیلی زیبا بود اما غمی پنهان در بطن اون مشهوده ، حقیقت رو باید قبول کنیم ، حقیقتی که به تلخی مشهوره !
کاش میتونستم سایبون آرامشتون باشم.
سلام بر مهرداد عزیز.
گاه باید ابر شد ، بارید و رفت...
ممنونم از حضورت .
درورد بر دوست گلم
بسیار زیبا و دلنشین بود. لذت بردم. موفق باشی عزیزم
سلام عزیزم
ممنونم . حضورت برایم سرشار از عشق است و امید . تو
خاطره ی همه ی خوبی ها را به یادم می آوری .